روانشناسی کودکان استثنایی دانشگاه سمنان
 
 

الو ... الو... سلام .کسی اونجا نیست ؟؟؟؟؟مگه اونجا خونه ی خدا نیست؟ پس چرا کسی ج...واب نمیده؟ یهو یه صدای مهربون! ..مثل اینکه صدای یه فرشتس .بله با کی کار داری کوچولو؟ خدا هست؟ باهاش قرار داشتم.. قول داده امشب جوابمو بده.بگو من میشنوم .کودک متعجب پرسید: مگه تو خدایی ؟من با خدا کار دارم ...
هر چی میخوای به من بگو قول میدم به خدا بگم . صدای بغض آلودش آهسته گفت یعنی خدام منو دوست نداره؟؟؟؟ فرشته ساکت بود .بعد از مکثی نه چندان طولانی:نه خدا خیلی دوستت داره.مگه کسی میتونه تو رو دوست نداشته باشه؟ بلور اشکی که در چشمانش حلقه زده بود با فشار بغض شکست وبر روی گونه اش غلطید وباهمان بغض گفت :اصلا اگه نگی خدا باهام حرف بزنه گریه میکنما... بعد از چند لحظه هیاهوی سکوت ؛
بگو زیبا بگو .هر آنچه را که بر دل کوچکت سنگینی میکند بگو..دیگر بغض امانش را بریده بود بلند بلند گریه کرد وگ
فت:خدا جون خدای مهربون،خدای قشنگم میخواستم بهت بگم تو رو خدا نذار بزرگ شم تو رو خدا...چرا ؟این مخالف تقدیره .چرا دوست نداری بزرگ بشی؟آخه خدا من خیلی تو رو دوست دارم قد مامانم ،ده تا دوستت دارم .اگه بزرگ شم نکنه مثل بقیه فراموشت کنم؟نکنه یادم بره که یه روزی بهت زنگ زدم ؟نکنه یادم بره هر شب باهات قرار داشتم؟مثل بقیه که بزرگ شدن و حرف منو نمی فهمن.مثل بقیه که بزرگن و فکر میکنن من الکی میگم با تو دوستم .مگه ما باهم دوست نیستیم؟پس چرا کسی حرفمو باور نمیکنه ؟خدا چرا بزرگا حرفاشون سخت سخته؟مگه اینطوری نمی شه باهات حرف زد...

خدا پس از تمام شدن گریه های کودک:آدم ،محبوب ترین مخلوق من.. چه زود خاطراتش رو به ازای بزرگ شدن فراموش میکنه...کاش همه مثل تو به جای خواسته های عجیب من رو از خودم طلب میکردند تا تمام دنیا در دستشان جا میگرفت.کاش همه مثل تو مرا برای خودم ونه برای خودخواهی شان میخواستند .دنیا برای تو کوچک است ... بیا تا برای همیشه کوچک بمانی وهرگز بزرگ نشوی...
کودک کنار گوشی تلفن،درحالی که لبخندبرلب داشت در آغوش خدا به خواب فرو رفت.....

ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 30 مهر 1391برچسب:, :: 13:54 :: توسط : سعید ماهیگیر

یک پژوهشگر انسان شناس، در آفریقا، به تعدادی از بچه های بومی یک بازی را پیشنهاد کرد
او سبدی از میوه را در نزدیکی یک درخت گذاشت و گفت هر کسی که زودتر به آن برسد آن میوه های خوشمزه را برنده می شود
هنگامی که فرمان دویدن داده شد ، آن بچه ها دستان هم را گرفتند و بایکدیگر دویده و در کنار درخت، خوشحال به دور آن سبد میوه نشستند. وقتی پژوهشگر علت این رفتار آن ها را پرسید وگفت درحالی که یک نفراز شما می توانست به تنهایی همه میوه ها را برنده شود،چرا از هم جلو نزدید؟ آنها گفتند: " اوبونتو"* ؛ به این معنا که: "چگونه یکی از ما می تونه خوشحال باشه، در حالی که دیگران ناراحت اند"؟

اوبونتو" در فرهنگ "ژوسا" یعنی : من هستم، چون ما هستیم " *

 


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 18 مهر 1391برچسب:, :: 10:38 :: توسط : سعید ماهیگیر

 

 

یکی از اشکال بسیار رایج رایج کودک آزاری است که در یک عبارت "هر نوع صدمه زدن به احساسات کودک" می باشد.

بسیاری از رفتارهای بزرگسالان و یا کودکان دیگر به طور مستقیم و غیرمستقیم به احساسات کودک صدمه می زند،

 

 

 پس لازم است در این زمینه رفتارها و حرفهایی که به احساسات کودک صدمه می زند نیز به طور دقیق شناسایی شده و آموزش داده شود.

اگر والدین (یا مراقبان کودک)...

- مدام کودک را مقصر دانسته، تحقیر کرده یا سرزنش می کنند...

- نسبت به کودک بی توجه بوده و پیشنهاد کمک به مشکلات کودک را رد می کند...

- علناً عقاید، علایق و دیدگاههای کودک را رد می کنند...

- کودک را در درس و ورزش با دیگر هم سن و سالان او مقایسه می کنند و از او توقع دارند که بهترین باشد...

- از شکاف نسلها حرف می زنند و اعتقاد دارند که نسل خودشان ازنسل حاضر برتر بوده است...

- آرمانگرا هستند و ارزشهای اخلاقی خاصی دارند و توقع دارند که همان آرمانها و ارزشهای مورد نظر خودشان را به همان شکل به کودک خود نیز منتقل کنند...

- دین، اعتقاد یا ایده اولوژی خود را بهترین در دنیا می دانند و اینکه کودک آنها در آینده مسیر و باورهای دیگری را انتخاب کند برای آنها پذیرفتنی نیست...

- به تحصیل و پیشرفت کودک در ورزش و... بیشتر از تفریح و شادی او اهمیت دهند...

- خودشان از نظر شاخصه های روانی در وضعیت مطلوبی به سر نمی برند، افسردگی، استرس، پرخاشگری، کمبود اعتماد به نفس، ضعف در ارتباطات و... در آنها دیده می شود...

* به احتمال بسیار بیشتری کودک خود را مورد آزار احساسی قرار می دهند. (بیشتر موارد بالا خود به تنهایی کودک آزاری احساسی محسوب می شود)
__________________________________
یکی از اشکال بسیار رایج و شناخته نشده کودک آزاری احساسی وادار کردن مستقیم و غیرمستقیم کودک به موقعیتهایی ست که از نظر والدین موفقیت شناخته می شود اما کودک علاقه ای به آنها ندارد، از جمله پافشاری به انتخاب رشته مورد علاقه والدین در زمان انتخاب رشته در دبیرستان، یا اصرار به اینکه کودک به رشته ورزشی یا هنر مورد علاقه ما وارد شود.
__________________________________

 

 

 

 


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 11 مهر 1391برچسب:, :: 9:45 :: توسط : سعید ماهیگیر

.باید باور کنیم
تنهایی
تلخ‌ترین بلای بودن نیست،
چیزهای بدتری هم هست،
روزهای خسته‌ای
که در خلوت خانه پیر می‌شوی...
و سال‌هایی
که ثانیه به ثانیه از سر گذشته است.
تازه
تازه پی می‌بریم
که تنهایی
تلخ‌ترین بلای بودن نیست،
چیزهای بدتری هم هست:
دیر آمدن!
دیر آمدن!

چارلز بوکفسکی

ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 2 مهر 1391برچسب:, :: 10:26 :: توسط : سعید ماهیگیر

آخرين باري كه بدون فرزندان تان به رستوران رفتيد و غذا خورديد كي بود؟ آخرين باري كه شبي با دوستان تان از منزل بيرون رفتيد و اسمي از كودكان تان نبرديد كي بود؟
اميدوارم مدت هاي بسيار مديدي نگذشته باشد. اگر شما بگذاريد، والد بودن مي تواند همه ي زندگي شما را قبضه كند. والدين پيرو قاعده خوب مي دانند كه چه زماني كليد را بزنند. البته اين به اين منظور نيست كه همه ي كليد هاي روي ديوار را خاموش كنيد، اما مي توانيد در فرصت كوتاهي اتصال را قطع كنيد و براي خودتان تفريحي داشته باشيد.
خوب توجه كنيد اين موضوع بسيار مهمي است، زيرا صرف نظر از هر چيز ديگري، اگر فرزندان تان همه چيز زندگي شما باشند، فشار زيادي رو آن ها وارد مي شود. آن ها به اين نتيجه مي رسند كه موفقيت شخص شما بستگي به اين دارد كه آن ها چگونه عمل كنند. اين فشار زيادي است كه به يك كودك وارد مي شود.
تبعيت از اين قانو
ن،
در ماه هاي اوليه دشوارتر است. در واقع در سه ماه اول تولد فرزندتان، شما را از رعايت اين قاعده معاف مي كنم. اما به محضي كه توانستيد اين الگو را رعايت كنيد؛ فرزندان شما نياز دارند كه شما زندگي سواي آنها داشته باشيد. اگر آنها به شكلي متكي به خودشان نباشند، بعدا كه بزرگ مي شوند با دشواري هاي بيشتري روبه رو مي گردند. اگر خودتان را در منزل حبس كنيد و همه ي انديشه تان غذا دادن به بچه و خواباندن آن ها باشد؛ چند سال بعد، از خواب بيدار مي شويد و مي بينيد حتي يك دوست در زندگي خود نداريد.
والدين موفق هميشه علايقي دارند كه با والد بودن آن ها ارتباطي ندارد. بعضي از آنها مشاغلي دارند كه مشتاقانه آن را دوست دارند؛ چيزهايي و كارهايي را پيدا مي كنند كه با پرداختن به آن ها سلامت رواني شان تضمين مي شود.

ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 2 مهر 1391برچسب:, :: 10:14 :: توسط : سعید ماهیگیر

صفـر تا ۳ مـاه

ایـن رو ببـین!
بیشتر وقت نوزاد در این 3 ماه به خواب می‌گذرد، در زمان بیداری هم با تکان دادن چشم‌هایش و نگاه‌های کنجکاوانه دنیای اطرافش را سیر می‌کند، مطمئنا بیشتر وقت شما هم به نشان دادن اشیا و وسایل و لوازم خانه و هر چیزی که اطرافتان قرار دارد، خواهد گذشت؛ از دسته کلید‌ها گرفته تا چهره عمو و عمه و خاله. بنابراین توضیح درباره این وسایل می‌تواند یک بازی جالب برای ذهن کنجکاو نوزادتان باشد. نوزادان کشف دنیای اطراف را دوست دارند پس از نشان دادن هر چیز بی‌خطر از آن‌ها دریغ نکنید. آن‌ها از نگاه کردن به آلبوم عکس‌های خانوادگی، کتاب‌های رنگی، صفحات مجله، قاشق و کفگیر و حتی قوطی‌های شامپو و نرم‌کننده هم لذت می‌برند، اشیا مختلف را به نوزادتان نشان دهید، با او حرف بزنید و نگاه‌های جستجوگرش را بی‌پاسخ نگذارید. با این کار هم بینایی و تمرکز او را تقویت کرده‌اید و هم حس شنوایی‌اش را. از سوی دیگر با صدای شما هم بیش از پیش مانوس شده. این حرف زدن‌ها در رشد کلامی‌اش در ماه‌های آینده هم به او کمک خواهد کرد. 



 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 23 شهريور 1391برچسب:, :: 12:44 :: توسط : سعید ماهیگیر

اکثر خانواده ها بدون اطلاع از جنبه های روانشناسی و فقط بر اساس تفکرات خود و رفتارهایی که از والدینشان آموخته اند به تربیت فرزندان خود مبادرت می ورزند .متاسفانه بسیاری از والدین در آینده و هنگام بزرگ شدن فرزندشان می گویند ما غذا ی خوب لباس مناسب مدرسه خوب و همه چیز برای فرزندمان آماده کردیم ولی نمی دانیم چرا اینگونه شد .
در زیر به بررسی انواع رفتارهای والدین و تاثیر آن بر روان فرزندان در آینده ذکر شده است :
رفتار / نتیجه
اگر کودک همواره مورد انتقاد قرار گیرد / محکوم کردن را یاد می گیرد
اگر کودک با پرخاشگری زندگی کند / جنگ و دعوا را یاد می گیرد
اگر کودک با ترس زندگی کند / نگران بار می آید
اگر کودک با دلسوزی و ترحم زندگی کند / یاد می گیرد برای خودش احساس تأسف کند
اگر کودک با استحضاء زندگی کند / خجالتی بارمی آید

اگر کودک با خجالت زندگی کند / احساس گناه می کند
اگر کودک با تشویق و دلگرمی زندگی کند / مطمئن و متکی به خود بار می آید
اگر کودک در محیطی که صبر و تحمل در آن است زندگی کند / یاد می گیرد صبور و شکیبا باشد
اگر کودک با تمجید دیگران زندگی کند / یاد می گیرد قدر دان باشد
اگر کودک با تأیید دیگران زندگی کند / یاد می گیرد خودش را دوست بدارد
اگر کودک با شناخت و آگاهی زندگی کند / یاد می گیرد هدف دار زندگی کند
اگر کودک با مشارکت زندگی کند / بخشندگی و سخاوت را یاد می گیرد
اگر کودک با شرافت و انصاف زندگی کند / یاد می گیرد به خود و اطرافیانش وفادار باشد
اگر کودک با رفاقت زندگی کند / یاد می گیرد دنیا محل زیبایی برای زندگی است
اگر کودک با آرامش و صفازندگی کند / در آینده از سلامت روان بر خوردار است

ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 23 شهريور 1391برچسب:, :: 11:30 :: توسط : سعید ماهیگیر

بعد از جنگ آمریکا با کره، ژنرال ویلیام مایر که بعدها به سمت روانکاو ارشد ارتش آمریکا منصوب شد، یکی از پیچیده ترین موارد تاریخ جنگ در جهان را مورد مطالعه قرار میداد.
حدود 1000 نفر از نظامیان آمریکایی در کره، در اردوگاهی زندانی شده بودند که از استانداردهای بین المللی برخوردار بود. زندان با تعریف متعارف تقریباً محصور نبود. آب و غذا و امکانات به وفور یافت میشد. از هیچیک از تکنیکهای متداول شکنجه استفاده نمیشد.
اما بیشترین آمار مرگ زندانیان در این اردوگاه گزارش شده بود.زندانیان به مرگ


 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : جمعه 17 شهريور 1391برچسب:, :: 18:22 :: توسط : سعید ماهیگیر

 


ارسال شده در تاریخ : جمعه 17 شهريور 1391برچسب:, :: 10:42 :: توسط : سعید ماهیگیر

پس از ۱۱ سال زوجی صاحب فرزند پسری شدند. آن دو عاشق هم بودند و پسرشان را بسیار دوست داشتند. فرزندشان حدودا دو ساله بود که روزی مرد بطری باز یک دارو را وسط آشپزخانه مشاهده کرد و چون برای رسیدن به محل کار دیرش شده بود، به همسرش گفت که در بطری را ببندد و آن را در قفسه قرار دهد. مادر پرمشغله موضوع را به‌کل فراموش کرد.
پسربچه کوچک بطری را دید و رنگ آن توجهش را جلب کرد، به سمتش رفت و همۀ آن را خورد. او دچار مسمومیت شدید شد و به زمین افتاد. مادرش سریع او را به بیمارستان رساند ولی شدت مسمومیت به حدی بود که آن کودک جان سپرد. مادر بهت‌زده شد و بسیار از این‌که با شوهرش مواجه شود وحشت داشت.
وقتی شوهر پریشان‌حال به بیمارستان آمد و دید که فرزندش از دنیا رفته، رو به همسرش کرد و فقط سه کلمه به زبان آورد.
فکر می‌کنید آن سه کلمه چه بودند؟
شوهر فقط گفت: «عزیزم دوستت دارم!»
عکس‌العمل کاملا غیرمنتظره شوهر یک رفتار فراکُنشی بود. کودک مرده بود و برگشتنش به زندگی محال. هیچ نکته‌ای برای خطاکار دانستن مادر وجود نداشت. به‌علاوه، اگر او وقت می‌گذاشت و خودش بطری را سر جایش قرار می‌داد، شاید آن اتفاق نمی‌افتاد. هیچ دلیلی برای مقصر دانستن وجود نداشت. مادر نیز تنها فرزندش را از دست داده بود و تنها چیزی که در آن لحظه نیاز داشت، دلداری و همدردی از طرف شوهرش بود. و آن‌‌ همان چیزی بود که شوهرش به وی داد.
گاهی اوقات ما وقتمان را برای یافتن مقصر و مسئول یک رخداد صرف می‌کنیم، چه در روابط، چه محل کار یا افرادی که می‌شناسیم؛ و فراموش می‌کنیم که می‌توانیم کمی ملایمت و تعادل برای حمایت از روابط انسانی داشته باشیم. در ‌‌نهایت، آیا نباید بخشیدن کسی که دوستش داریم آسان‌ترین کار ممکن در دنیا باشد؟ داشته‌هایتان را گرامی بدارید. غم‌ها، درد‌ها و رنج‌هایتان را با نبخشیدن دوچندان نکنید.
اگر هرکسی می‌توانست با این نوع طرز فکر به زندگی بنگرد، مشکلات بسیار کمتری در دنیا وجود می‌داشت.
حسادت‌ها، رشک‌ها و بی‌میلی‌ها برای بخشیدن دیگران، و همچنین خودخواهی و ترس را از خود دور کنید و خواهید دید که مشکلات آن‌چنان هم که شما می‌پندارید حاد نیستند.

ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:, :: 11:7 :: توسط : سعید ماهیگیر

روغ گفتن خوب است یا بد ؟ ما دروغ گفتن را از دوران کودکی یاد می‌گیریم و گاهی تا آخرین روزیکه زنده هستیم به این کار ادامه می‌دهیم .

چرا دروغ می‌گوییم ؟ تحلیل دروغ در سنین مختلف !

دروغ از دیدگاه روان شناسان و روانکاوان :
گاهی حتی بدون اینکه فکر کنیم دروغ می‌گوییم و خودمان نیز نمی‌دانیم که چرا الان و در رابطه با این موضوع دروغ گفتیم . چرا دروغ یکی از عادت های روزمره ی همه‌ی ما شده است .؟؟ آیا برای رسیدن به هدف خاصی دروغ می‌گوییم یا نه ؟ آیا بدون دروغ هم می‌توان زندگی کرد ؟؟ دروغ چه فرقی با دروغ بافی دارد ؟ ؟ دروغ چیست ؟ آیا تا کنون فکر کرده اید که دروغ چیست و چه معنای می‌تواند داشته باشد ! در توصیف و تعریف شخصی که دروغ می‌گوید می‌توانیم بگوییم فردی است که برای اینکه دیگری را در رابطه با موضوعی فریب دهد متوسل به دروغ می شود و یا می‌خواهد کسی را به وسیله دروغی که می‌گوید شیفته و جذب خود کند . و یا گاهی بدون اینکه هیچ گونه قصد و نیتی داشته باشیم این کار را انجام می‌دهیم . فرد دروغ گو حقیقت و درستی موضوعی را می‌داند و می‌تواند بین گفتن حقیقت و یا نگفتن آن یکی را انتخاب کند .


در دروغ و دروغ گفتن دو رفتار متفاوت را می‌توان تشخیص داد :


 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 13 شهريور 1391برچسب:, :: 18:33 :: توسط : سعید ماهیگیر

سلام به همه نویسندگان خوب وبلاگ اگه دوستان برای آمدن به مدیریت وبلاگ مشکل دارن و نمیتونن با آدرسwww.loxblog.com به مدیریت بیان میتونن از طریق یکی از این دو آدرس زیر به مدیریت وبلاگ بیان با تشکر

 

www.GLxWeb.com & www.PMCblog.com

 


 


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 13 شهريور 1391برچسب:, :: 18:27 :: توسط : سعید ماهیگیر

بیشتر مردم واقعا آزادی را نمی خواهند،

زیرا آزادی شامل مسؤلیت پذیری است و بیشتر مردم از مسؤلیت وحشت زده هستند.

- زیگموند فروید-


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 13 شهريور 1391برچسب:, :: 18:17 :: توسط : سعید ماهیگیر

هیچ دلیل علمی مبنی بر اینکه وضع ستارگان و سیارات در زمان تولد شخص، تأثیری بر شخصیت او داشته باشد در دست نیست. با این حال طالع‌بینی یعنی 'مطالعه تأثیر اجرام آسمانی بر سرنوشت افراد' بسیار رایج است. مردم کتب طالع‌بینی را خریداری می‌کنند و در روزنامه‌ها مشتاقانه طالع روز خود را مطالعه می‌کنند و طبقه‌بندی‌ها و پیش‌بینی‌های آنها را دربارهٔ شخصیت خود اگر واقعیت ندانند، حداقل امر محتملی به‌شمار می‌آورند. چه چیزی این‌گونه اعتقادات آنان را تقویت می‌کند؟ پاسخ این است که توصیف‌های طالع‌بینی آنقدر کلی هستند که تقریباً دربارهٔ هر کسی صدق می‌کنند.


 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 30 مرداد 1391برچسب:, :: 14:22 :: توسط : سعید ماهیگیر

چیزی در مورد کودکان بیش فعال شنیدین ؟
کودکان و نوجوانان مبتلا به بیش فعالی بی قرار هستند و به راحتی تمرکز آنها منحرف می شود. این امر ماندن در یک وضعیت ثابت را مشکل میکند و "وظیفه"آنها که گوش دادن به معلم است و یا به پایان رساندن کار سخت و طاقت فرسا است را دشوار میکن

علائم بی توجهی کودکان بیش فعالی:
این کودکان ناتوانی در توجه و تمرکز دارند. کودکان و نوجوانان ممکن است مشکل گوش دادن به سخنرانی معلم ،به اتمام رساندن وظایف، و یا پیگیری آیتم ها و وظایف شخصی داشته باشند. آنها اغلب ممکن است دارای افکار پوچ و بی دقتی باشند. کودکان مبتلا به بیش فعالی، تمایل به عدم انجام فعالیت هایی دارند که نیاز به تمرکز پایداردارد یا که ممکن است به سرعت خسته شوند .



 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 30 مرداد 1391برچسب:, :: 14:7 :: توسط : سعید ماهیگیر

همه چیو که بخوای بی هیچ حرفی تجربه کنی افسار گسیخته می شوی که شدی/آنوقت است که هیچ چیز تمامی ندارد/مدام در حال تجربه های تخیلی هستی بی هیچ سدی بی هیچ فکری/نتیجه اش خواب های اپیزودیکت است که بایدبه قلم در آید/این روزهایم همین است/پر از خواب های دنباله دار/پر از تجربه های بدون مرز/پر از لختی /پر از سستی/پر از همه انواع دلسپردن های تنهایی/دفتری بر می دارم پر از کارهای کرده و پر از خواب ها/روانشناسی می شوم در این دفتر/در هزار لالو پنهانش می کنم/که دست احدالناسی بش نرسد/این است روزهایم/فلانی/زندگی همان نیست که می گفتی/همین است/به همین مزخرفی


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 26 مرداد 1391برچسب:, :: 9:24 :: توسط : سعید ماهیگیر

کاش آنان که چادر بر سر دختران این خاک می کشند
چادری هم بر سر مردمان زلزله زده آذربایجان بکشند.....!!!!!!

در اینجا از طرف همه نویسندگان وبلاگ به همه دوستان

و همکلاسان آذری زبان صمیمانه این مصیبت وارده رو تسلیت میگم و امیدوارم

ما رو در غم خود شریک بدارند.

 


ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 22 مرداد 1391برچسب:, :: 17:59 :: توسط : سعید ماهیگیر

.وقتی با آغوش باز آینده را می پذیرم و به آنچه در مسیرم قرار میگیرد خوشامد میگویم...

-وقتی با خودم و دیگران صادق هستم-وقتی کلماتی را که در قلبم وجود دارد بر زبان می آورم...وقتی اعتماد به نفس دارم .

وقتی تنهایی را در آغوش میگیرم و آرامش با خود بودن را تجربه میکنم...

وقتی چیزی جدید می آموزم و افق های جدیدی را کشف میکنم

وقتی خوبیها را در دیگران جستجو میکنم و مهربانانه با انها سخن میگویم و لبخند مهر آمیزی بر لب دارم

وقتی عشق میورزم و مورد عشق هستم...

وقتی به خود حس خوبی دارم

وقتی تردید و دو دلی را کنار گذاشته و تصمیم میگیرم...

وقتی سپاسگزار لحظه هایم هستم...

وقتی آیینه روحم را پاک میکنم..

وقتی سرم را بالا نگه داشته و خود و دیگران را برای آنچه کرده اند میبخشم

زیبا هستم

ارسال شده در تاریخ : شنبه 21 مرداد 1391برچسب:, :: 21:53 :: توسط : سعید ماهیگیر

رد پاهایم را پاک می کنم

به کسی نگویید

من روزی در این دنیا بودم.

خدایا

می شود استعـــــفا دهم؟!

کم آورده ام ...!


ارسال شده در تاریخ : شنبه 21 مرداد 1391برچسب:, :: 12:40 :: توسط : سعید ماهیگیر

انتقاد هم مانند باران ، باید آنقدر نرم باشد، تا بدون خراب کردن ریشه های آن فرد موجب رشد او شود ....

به قـــولِ بابام

ديکتـاتـور اون بچّه ي دو ساله ست که بيست نـفر مجبورند به خاطــر اون کـارتون نگاه کنند
 

به قـــولِ داییم،اگه خر اعتماد به نفس بعضی ها رو داشت الان سلطان جنگل بود...

به قـــولِ لامارتین شاعر فرانسوی ،

 

 



 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 18 مرداد 1391برچسب:, :: 13:27 :: توسط : سعید ماهیگیر

روزی لئون تولستوی در خیابانی راه می رفت که ناآگاهانه به زنی تنه زد. زن بی وقفه شروع به فحش دادن و بد وبیراه گفتن کرد .

بعد از مدتی که خوب تولستوی را فحش مالی کرد ،تولستوی کلاهش را از سرش برداشت و ... محترمانه معذرت خواهی کرد و در پایان گفت : مادمازل من لئون تولستوی هستم .

زن که بسیار شرمگین شده بود ،عذر خواهی کرد و گفت :چرا شما خودتان را زودتر معرفی نکردید؟ تولستوی در جواب گفت : شما آنچنان غرق معرفی خودتان بودید که به من مجال این کار را ندادید.

ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 17 مرداد 1391برچسب:, :: 9:36 :: توسط : سعید ماهیگیر

آرتور اش قهرمان افسانه‌ای تنیس هنگامی که تحت عمل جراحی قلب قرار گرفت، با تزریق خون آلوده، به بیماری ایدز مبتلا شد طرفداران آرتور از سرتاسر جهان نامه‌هایی محبت‌آمیز برایش فرستادند.

یکی از دوستداران وی در نامه خویش نوشته بود: “چرا خدا تو را برای ابتلا به چنین بیماری خطرناکی انتخاب کرده؟”

artor خدایا چرا من؟

آرتور اش، در پاسخ این نامه چنین نوشت:
در سرتاسر دنیا بیش از پنجاه میلیون کودک به انجام بازی تنیس علاقه‌مند شده و شروع به آموزش می‌کنند. حدود پنج میلیون از آن‌ها بازی را به خوبی فرا می‌گیرند. از آن میان قریب پانصد هزار نفر تنیس حرفه‌ای را می‌آموزند و شاید پنجاه هزار نفر در مسابقات شرکت می‌کنند. پنج هزار نفر به مسابقات تخصصی‌تر راه می‌یابند. پنجاه نفر اجازه شرکت در مسابقات بین المللی ویمبلدون را می‌یابند. چهار نفر به مسابقات نیمه‌نهایی راه می‌یابند و دو نفر به مسابقات نهایی.

وقتی که من جام جهانی تنیس را در دست‌هایم می‌فشردم هرگز نپرسیدم که خدایا چرا من؟
و امروز وقتی که درد می‌کشم، باز هم اجازه ندارم که از خدا بپرسم: چرا من؟

ارسال شده در تاریخ : شنبه 14 مرداد 1391برچسب:, :: 11:6 :: توسط : سعید ماهیگیر

امروز داشتم داستان گلهای کاغذی صادق هدایت رو میخوندم در مورد خودکشی این دیالوگ رو گفته بود:
وقتی شکمت سیر شد وقتی معنی صف اتوبوس رو ندونستی وقتی زمستون و تابستون با یه لا پیراهن راه رفتی و تغییر فصل ها رو نفهمیدی وقتی با یه اشاره از شیر مرغ تا جون آدمی زاد در اختیارت بود.کاری جز خودکشی برات باقی نمیمونه، اینکه خود کشی تو آدم های پولدار بیشتر از آدمهای فقیر هست و بعضی ها خودکشی میکنن چون بیشتر از ظرفیتشون درد دارن و بعضی ها این کار رو میکنن چون درد بی درمان دارن.
خدایش خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم!

ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 10 مرداد 1391برچسب:, :: 15:44 :: توسط : سعید ماهیگیر

قبل از هر چیز برایت آرزو میکنم که عاشق شوی ،

و اگر هستی ، کسی هم به تو عشق بورزد ،

و اگر اینگونه نیست ، تنهاییت کوتاه باشد ،

و پس از تنهاییت ، نفرت از کسی نیابی.

آرزومندم که اینگونه پیش نیاید …….

اما اگر پیش آمد ، بدانی چگونه به دور از ناامیدی زندگی کنی.

برایت همچنان آرزو دارم دوستانی داشته باشی ،

از جمله دوستان بد و ناپایدار ……..


 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : جمعه 6 مرداد 1391برچسب:, :: 14:9 :: توسط : سعید ماهیگیر

زمانی دراز نگرانیم چگونه زنده بمانیم.سپس خود را دل مشغول چگونه نمردن می کنیم.
این است تمایز هوشمندانه...

ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 5 مرداد 1391برچسب:, :: 16:18 :: توسط : سعید ماهیگیر

نتیجه آزمایشات بر حيوانات به سادگی به ما نشان می‌دهند که چطور محدوديت‌های ذهنی تحميل شده از طرف محیط بر ما تاثیر میگذارد. آزمایشات انجام شده بر کَک، فيل و دلفين مثالهای خوبی هستند:
کک‌ها حيوانات کوچک جالبي هستند. آنها گاز می‌گيرند و خيلي خوب می‌پرند. آنها به نسبت قدشان قهرمان پرش ارتفاع هستند.
اگر يک کک را در ظرفی قرار دهيم از آن بيرون می پرد.
پس از مدتي روی ظرف را سرپوش مي
گذاريم تا ببينيم چه اتفاقی رخ مي‌دهد.
کک می‌پرد و سرش به در ظرف می‌خورد و پايين می‌افتد. دوباره می‌پرد و همان اتفاق مي‌افتد! اين کار مدتی تکرار می‌کند.


 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 5 مرداد 1391برچسب:, :: 16:3 :: توسط : سعید ماهیگیر

پاره آجر
روزي مردي ثروتمند در اتومبيل جديد و گران قيمت خود با سرعت فراوان از خيابان كم رفت و آمدي مي گذشت.
ناگهان از بين دو اتومبيل پارك شده در كنار خيابان يك پسر بچه پاره آجري به سمت او پرتاب كرد.پاره آجر به اتومبيل او برخورد كرد .
مرد پايش را روي ترمز گذاشت و سريع پياده شد و ديد كه اتومبيلش صدمه زيادي ديده است. به طرف پسرك رفت تا او را به سختي تنبيه كند.
پسرك گريان با تلاش فراوان بالاخره توانست توجه مرد را به سمت پياده رو، جايي كه برادر فلجش از روي صندلي چرخدار به زمين افتاده بود جلب كند.
پسرك گفت:"اينجا خيابان خلوتي است و به ندرت كسي از آن عبور مي كند. هر چه منتظر ايستادم و از رانندگان كمك خواستم كسي توجه نكرد. برادر بزرگم از روي صندلي چرخدارش به زمين افتاده و من زور كافي براي بلند كردنش ندارم.
"براي اينكه شما را متوقف كتم ناچار شدم از اين پاره آجر استفاده كنم ".
مرد متاثر شد و به فكر فرو رفت... برادر پسرك را روي صندلي اش نشاند، سوار ماشينش شد و به راه افتاد ...
در زندگي چنان با سرعت حركت نكنيد كه ديگران مجبور شوند براي جلب توجه شما پاره آجر به طرفتان پرتاب كنند!
خدا در روح ما زمزمه مي كند و با قلب ما حرف مي زند.
اما بعضي اوقات زماني كه ما وقت نداريم گوش كنيم، او مجبور مي شود پاره آجري به سمت ما پرتاب كند.

ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 3 مرداد 1391برچسب:, :: 11:8 :: توسط : سعید ماهیگیر

نیکوس کازانتزاکیس نقل می‌کند که در دوران کودکی، یک پیله کرم ابریشم را روي درختی پیدا می‌کند، درست وقتی که پروانه خودش را برای خروج از پیله آماده می‌سازد. کمی منتظر می‌ماند، اما سرانجام چون خارج شدن پروانه طول می‌کشد تصمیم می‌گیرد این فرآیند را شتاب ببخشد. با حرارت دهانش شروع به گرم کردن پیله می‌کند، تا این که پروانه خارج شدنش را آغاز می‌کند. اما بال‌هایش هنوز بسته‌اند و اندکی بعد می‌میرد.


 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 2 مرداد 1391برچسب:, :: 13:14 :: توسط : سعید ماهیگیر

گوسفند ها میدانند که چوپان دوستشان دارد،اما نمی دانند که چوپان دوست صمیمی قصاب است.


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 2 مرداد 1391برچسب:, :: 12:35 :: توسط : سعید ماهیگیر

(نوشته ای تأمل برانگیز از دکتر وحید شریعت ، نقل از هفته نامه ی سلامت، شماره ی ۲۹۰، تاریخ ۱۷/۷/۱۳۸۹.)

من يک بيمار رواني هستم. بله، منظورم خودم است؛ دکتر سيد وحيد شريعت، روان‌پزشک و استاديار دانشگاه علوم پزشکي ايران! چند سالي هم هست که دارم دارو مصرف مي‌کنم و شکر خدا الان بهترم؛ وگرنه که نمي‌توانستم اين¬ها را براي¬تان بنويسم...


 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : جمعه 30 تير 1391برچسب:, :: 8:38 :: توسط : سعید ماهیگیر

جلسه محاكمه عشق بود، عقل قاضی ، و عشق محكوم ....
به دلیل تبعيد به دورترين نقطه مغز يعنی فراموشی ، قلب تقاضای عفو عشق را داشت ولی همه اعضا با او مخالف بودند
قلب شروع كرد به طرفداری از عشق
آهای چشم مگر تو نبودی كه هر روز آرزوی دیدن چهره زیبایش را داشتی؟
ای گوش مگر تو نبودی كه در آرزوی شنيدن صدايش بودی ؟
وشما پاها كه هميشه مشتاق رفتن به سويش بوديد حالا چرا اينچنين با او مخالفيد ؟
همه اعضا روی برگرداندند و به نشانه اعتراض جلسه را ترك كردند ،
تنها عقل و قلب در جلسه ماندند عقل گفت:
ديدی قلب همه از عشق بی زارند ، ولی متحيرم با وجودی كه عشق بيشتر از همه تورا آزرده چرا هنوز از او حمايت ميكنی !؟
قلب ناليد و گفت:
من بی وجود عشق ديگر نخواهم بود و تنها تكه گوشتی هستم كه هر ثانيه كار ثانيه قبل را تكرار ميكند و فقط با عشق ميتوانم يك قلبی واقعی باشم.

ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 29 تير 1391برچسب:, :: 13:13 :: توسط : سعید ماهیگیر

دلـــم یـــک آلـــزایــمـر خــفــیـف مــی خــواهــد ؛

آنـــقــدر کــه یــادم نــرود . .

بـــه نــفــعــم اســت کــه ،

بــه چــنـد زبــان زنــده ی دنــیــا ؛ " ســکوت " کــنــم . . . !!!

 


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 27 تير 1391برچسب:, :: 17:4 :: توسط : سعید ماهیگیر

زندگي با همه وسعت خويش
محفل ساكت غم خوردن نيست
حاصلش تن به قضا دادن و افسردن نيست
اضطراب و هوس ديدن و ناديدن نيست
زندگي خوردن و خوابيدن نيست
زندگي جنبش جاري شدن است
زندگي کوشش و راهي شدن است
از تماشاگه آغاز حيات
تا به جايي كه خدا مي داند.
زندگي چون گل سرخي است
پر از خار و پر از برگ و پر از عطر لطيف،
يادمان باشد اگر گل چيديم،
عطر و برگ و گل و خار،
همه همسايه ديوار به ديوار همند

ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 26 تير 1391برچسب:, :: 14:6 :: توسط : سعید ماهیگیر

چه رسم جالبی است،
محبتت را میگذارند پای احتیاجت،
صداقتت را میگذارند پای سادگیت،
سکوتت را میگذارند پای نفهمیت،
نگرانی ات را میگذارند پای تنهاییت،
و وفاداریت را پای بی کسیت،
و آنقدر تکرار میکنند که
خودت باورت میشود که تنهایی و بیکس و محتاج
هستی

ارسال شده در تاریخ : شنبه 24 تير 1391برچسب:, :: 13:24 :: توسط : سعید ماهیگیر


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 22 تير 1391برچسب:, :: 9:23 :: توسط : سعید ماهیگیر

اگر دروغ رنگ داشت
هر روز شاید
ده ها رنگین کمان در دهان ما نطفه می بست
و بی رنگی کمیاب ترین چیزها بود
اگر شکستن قلب و غرور صدا داشت
عاشقان سکوت شب را ویران می کردند
اگر به راستی خواستن توانستن بود
محال نبود وصال!
و عاشقان که همیشه خواهانند
همیشه می توانستند تنها نباشند
…..
اگر گناه وزن داشت
هیچ کس را توان آن نبود که قدمی بردارد
تو از کوله بار سنگین خویش ناله می کردی…
و من شاید کمر شکسته ترین بودم

ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 21 تير 1391برچسب:, :: 12:41 :: توسط : سعید ماهیگیر

When A Person Laughs too Much Even for Stupid Things, Be Sure That Person Is Sad Deep Inside.

اگر کسی بیش از حد می خندد، حتما به مسائل خیلی ساده و معمولی؛او از درون به شدت اندوهگین است
When A Person Sleeps A lot, Be Sure that Person Is Lonely.
اگر کسی بیش از حد می­خوابد، مطمئن باشید که او احساس تنهایی می­کند.

When A Person Talks Less, And If He Talks, He Talks Fast Then It Means That Person Keeps Secrets.

اگر کسی کمتر حرف می­زند و یا در زمان حرف زدن بسیار سریع صحبت می­کند؛ این بدان معنیست که رازی برای پنهان کردن دارد.

When Someone Can't Cry Then That Personality Is Weak.

اگر کسی قادر نیست بگرید، او شخصیتی ضعیف است.

When Someone Eats In an Abnormal Way Then That Person Is In Tension.

اگر کسی بطور غیر نرمال غذا می­خورد، از استرس و فشارِ زیاد رنج می­برد.

When Someone Cry On Little Things Then It Means He Is Innocent & Soft Hearted.
اگر کسی به سادگی می­گرید، حتما در برابر مسائل خیلی ساده، او فردی بی گناه و دل نازک است.

When Someone Gets Angry On Silly Or Small Things It Means He Is In Love.

اگر کسی به سرعت عصبانی می­شود، حتما برای مسائل کوچک و پیش پا افتاده، این بدان معناست که او عاشق شده است.

So True, Try To See All These In Real Life, You Will Find All ...

اگر به اطراف خود بخوبی نگاه کنید، همه این موارد را خواهید یافت ...

Try to understand people ...

... دیگران را بفهمیم

ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 20 تير 1391برچسب:, :: 12:53 :: توسط : سعید ماهیگیر

یادمان باشد که ...
من می‌‌توانم خوب، بد، خائن، وفادار، فرشته‌خو یا شیطان‌ صفتباشم ،
من می توانم تو را دوست داشته یا ازتو متنفر باشم،
من می‌توانم سکوت کنم، نادان و یا دانا باشم،
چرا که من یک انسانم، و این‌ها صفاتانسانى است.
و تو هم به یاد داشته باش:من نباید چیزى باشم که تو می‌خواهى ، من را خودم از خودم ساخته‌ام،
تو هم به یاد داشته باش
منى که من از خود ساخته‌ام، آمال مناست،
تویى که تو از من می سازى آرزوهایت و یا کمبودهایت هستند.
لیاقت انسان‌ها کیفیت زندگى را تعیین می‌کند نه آرزوهایشان
و من متعهد نیستم که چیزى باشم که تو می‌خواهى
و تو هم می‌توانى انتخاب کنى که من را می‌خواهى یا نه
ولى نمی‌توانى انتخاب کنى که از من چه می‌خواهى.
می‌توانى دوستم داشته باشى همین گونه که هستم، و من هم.
می‌توانى از من متنفر باشى بى‌هیچ دلیلى و من هم ،
چرا که ما هر دو انسانیم.
این جهان مملو از انسان‌هاست ،
پس این جهان می‌تواند هر لحظه مالک احساسى جدید باشد.
تو نمی‌توانى برایم به قضاوت بنشینى و حکمی صادر کنی و من هم،
قضاوت و صدور حکم بر عهده نیروى ماورایى خداوندگار است.
دوستانم مرا همین گونه پیدا می کنند ومی‌ستایند،
حسودان از من متنفرند ولى باز می‌ستایند،
دشمنانم کمر به نابودیم بسته‌اند و همچنان می‌ستایندم،
چرا که من اگر قابل ستایش نباشم نه دوستى خواهم داشت،
نه حسودى و نه دشمنى و نه حتی رقیبى،
من قابل ستایشم، و تو هم.......

ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 18 تير 1391برچسب:, :: 12:42 :: توسط : سعید ماهیگیر

شیرینی هندوانه چشمان تو در بسته بود

چون کندوی زنبوران وحشی

بر چکاد بلندترین کوهها

از کدام شیرینی دم می زنی؟

وقتی به شرط چاقو هم نبود

هندوانه آفت زد،عشقت؟


ارسال شده در تاریخ : شنبه 17 تير 1391برچسب:, :: 22:1 :: توسط : سعید ماهیگیر

كسی چه میداند...
من...
امروز...
چندبار فرو ریختم...
چندبار دلتنگ شدم...
از دیدن كسی كه...
فقط پیراهنش شبیه تو بود. .. ....

ارسال شده در تاریخ : شنبه 17 تير 1391برچسب:, :: 7:23 :: توسط : سعید ماهیگیر

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان روانشناسی کودکان دانشگاه سمنان و آدرس s.psychology90.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 35
بازدید دیروز : 7
بازدید هفته : 44
بازدید ماه : 78
بازدید کل : 49383
تعداد مطالب : 81
تعداد نظرات : 184
تعداد آنلاین : 1