روانشناسی کودکان استثنایی دانشگاه سمنان
 
 

الو ... الو... سلام .کسی اونجا نیست ؟؟؟؟؟مگه اونجا خونه ی خدا نیست؟ پس چرا کسی ج...واب نمیده؟ یهو یه صدای مهربون! ..مثل اینکه صدای یه فرشتس .بله با کی کار داری کوچولو؟ خدا هست؟ باهاش قرار داشتم.. قول داده امشب جوابمو بده.بگو من میشنوم .کودک متعجب پرسید: مگه تو خدایی ؟من با خدا کار دارم ...
هر چی میخوای به من بگو قول میدم به خدا بگم . صدای بغض آلودش آهسته گفت یعنی خدام منو دوست نداره؟؟؟؟ فرشته ساکت بود .بعد از مکثی نه چندان طولانی:نه خدا خیلی دوستت داره.مگه کسی میتونه تو رو دوست نداشته باشه؟ بلور اشکی که در چشمانش حلقه زده بود با فشار بغض شکست وبر روی گونه اش غلطید وباهمان بغض گفت :اصلا اگه نگی خدا باهام حرف بزنه گریه میکنما... بعد از چند لحظه هیاهوی سکوت ؛
بگو زیبا بگو .هر آنچه را که بر دل کوچکت سنگینی میکند بگو..دیگر بغض امانش را بریده بود بلند بلند گریه کرد وگ
فت:خدا جون خدای مهربون،خدای قشنگم میخواستم بهت بگم تو رو خدا نذار بزرگ شم تو رو خدا...چرا ؟این مخالف تقدیره .چرا دوست نداری بزرگ بشی؟آخه خدا من خیلی تو رو دوست دارم قد مامانم ،ده تا دوستت دارم .اگه بزرگ شم نکنه مثل بقیه فراموشت کنم؟نکنه یادم بره که یه روزی بهت زنگ زدم ؟نکنه یادم بره هر شب باهات قرار داشتم؟مثل بقیه که بزرگ شدن و حرف منو نمی فهمن.مثل بقیه که بزرگن و فکر میکنن من الکی میگم با تو دوستم .مگه ما باهم دوست نیستیم؟پس چرا کسی حرفمو باور نمیکنه ؟خدا چرا بزرگا حرفاشون سخت سخته؟مگه اینطوری نمی شه باهات حرف زد...

خدا پس از تمام شدن گریه های کودک:آدم ،محبوب ترین مخلوق من.. چه زود خاطراتش رو به ازای بزرگ شدن فراموش میکنه...کاش همه مثل تو به جای خواسته های عجیب من رو از خودم طلب میکردند تا تمام دنیا در دستشان جا میگرفت.کاش همه مثل تو مرا برای خودم ونه برای خودخواهی شان میخواستند .دنیا برای تو کوچک است ... بیا تا برای همیشه کوچک بمانی وهرگز بزرگ نشوی...
کودک کنار گوشی تلفن،درحالی که لبخندبرلب داشت در آغوش خدا به خواب فرو رفت.....

ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 30 مهر 1391برچسب:, :: 13:54 :: توسط : سعید ماهیگیر

یک پژوهشگر انسان شناس، در آفریقا، به تعدادی از بچه های بومی یک بازی را پیشنهاد کرد
او سبدی از میوه را در نزدیکی یک درخت گذاشت و گفت هر کسی که زودتر به آن برسد آن میوه های خوشمزه را برنده می شود
هنگامی که فرمان دویدن داده شد ، آن بچه ها دستان هم را گرفتند و بایکدیگر دویده و در کنار درخت، خوشحال به دور آن سبد میوه نشستند. وقتی پژوهشگر علت این رفتار آن ها را پرسید وگفت درحالی که یک نفراز شما می توانست به تنهایی همه میوه ها را برنده شود،چرا از هم جلو نزدید؟ آنها گفتند: " اوبونتو"* ؛ به این معنا که: "چگونه یکی از ما می تونه خوشحال باشه، در حالی که دیگران ناراحت اند"؟

اوبونتو" در فرهنگ "ژوسا" یعنی : من هستم، چون ما هستیم " *

 


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 18 مهر 1391برچسب:, :: 10:38 :: توسط : سعید ماهیگیر

 

 

یکی از اشکال بسیار رایج رایج کودک آزاری است که در یک عبارت "هر نوع صدمه زدن به احساسات کودک" می باشد.

بسیاری از رفتارهای بزرگسالان و یا کودکان دیگر به طور مستقیم و غیرمستقیم به احساسات کودک صدمه می زند،

 

 

 پس لازم است در این زمینه رفتارها و حرفهایی که به احساسات کودک صدمه می زند نیز به طور دقیق شناسایی شده و آموزش داده شود.

اگر والدین (یا مراقبان کودک)...

- مدام کودک را مقصر دانسته، تحقیر کرده یا سرزنش می کنند...

- نسبت به کودک بی توجه بوده و پیشنهاد کمک به مشکلات کودک را رد می کند...

- علناً عقاید، علایق و دیدگاههای کودک را رد می کنند...

- کودک را در درس و ورزش با دیگر هم سن و سالان او مقایسه می کنند و از او توقع دارند که بهترین باشد...

- از شکاف نسلها حرف می زنند و اعتقاد دارند که نسل خودشان ازنسل حاضر برتر بوده است...

- آرمانگرا هستند و ارزشهای اخلاقی خاصی دارند و توقع دارند که همان آرمانها و ارزشهای مورد نظر خودشان را به همان شکل به کودک خود نیز منتقل کنند...

- دین، اعتقاد یا ایده اولوژی خود را بهترین در دنیا می دانند و اینکه کودک آنها در آینده مسیر و باورهای دیگری را انتخاب کند برای آنها پذیرفتنی نیست...

- به تحصیل و پیشرفت کودک در ورزش و... بیشتر از تفریح و شادی او اهمیت دهند...

- خودشان از نظر شاخصه های روانی در وضعیت مطلوبی به سر نمی برند، افسردگی، استرس، پرخاشگری، کمبود اعتماد به نفس، ضعف در ارتباطات و... در آنها دیده می شود...

* به احتمال بسیار بیشتری کودک خود را مورد آزار احساسی قرار می دهند. (بیشتر موارد بالا خود به تنهایی کودک آزاری احساسی محسوب می شود)
__________________________________
یکی از اشکال بسیار رایج و شناخته نشده کودک آزاری احساسی وادار کردن مستقیم و غیرمستقیم کودک به موقعیتهایی ست که از نظر والدین موفقیت شناخته می شود اما کودک علاقه ای به آنها ندارد، از جمله پافشاری به انتخاب رشته مورد علاقه والدین در زمان انتخاب رشته در دبیرستان، یا اصرار به اینکه کودک به رشته ورزشی یا هنر مورد علاقه ما وارد شود.
__________________________________

 

 

 

 


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 11 مهر 1391برچسب:, :: 9:45 :: توسط : سعید ماهیگیر

.باید باور کنیم
تنهایی
تلخ‌ترین بلای بودن نیست،
چیزهای بدتری هم هست،
روزهای خسته‌ای
که در خلوت خانه پیر می‌شوی...
و سال‌هایی
که ثانیه به ثانیه از سر گذشته است.
تازه
تازه پی می‌بریم
که تنهایی
تلخ‌ترین بلای بودن نیست،
چیزهای بدتری هم هست:
دیر آمدن!
دیر آمدن!

چارلز بوکفسکی

ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 2 مهر 1391برچسب:, :: 10:26 :: توسط : سعید ماهیگیر

آخرين باري كه بدون فرزندان تان به رستوران رفتيد و غذا خورديد كي بود؟ آخرين باري كه شبي با دوستان تان از منزل بيرون رفتيد و اسمي از كودكان تان نبرديد كي بود؟
اميدوارم مدت هاي بسيار مديدي نگذشته باشد. اگر شما بگذاريد، والد بودن مي تواند همه ي زندگي شما را قبضه كند. والدين پيرو قاعده خوب مي دانند كه چه زماني كليد را بزنند. البته اين به اين منظور نيست كه همه ي كليد هاي روي ديوار را خاموش كنيد، اما مي توانيد در فرصت كوتاهي اتصال را قطع كنيد و براي خودتان تفريحي داشته باشيد.
خوب توجه كنيد اين موضوع بسيار مهمي است، زيرا صرف نظر از هر چيز ديگري، اگر فرزندان تان همه چيز زندگي شما باشند، فشار زيادي رو آن ها وارد مي شود. آن ها به اين نتيجه مي رسند كه موفقيت شخص شما بستگي به اين دارد كه آن ها چگونه عمل كنند. اين فشار زيادي است كه به يك كودك وارد مي شود.
تبعيت از اين قانو
ن،
در ماه هاي اوليه دشوارتر است. در واقع در سه ماه اول تولد فرزندتان، شما را از رعايت اين قاعده معاف مي كنم. اما به محضي كه توانستيد اين الگو را رعايت كنيد؛ فرزندان شما نياز دارند كه شما زندگي سواي آنها داشته باشيد. اگر آنها به شكلي متكي به خودشان نباشند، بعدا كه بزرگ مي شوند با دشواري هاي بيشتري روبه رو مي گردند. اگر خودتان را در منزل حبس كنيد و همه ي انديشه تان غذا دادن به بچه و خواباندن آن ها باشد؛ چند سال بعد، از خواب بيدار مي شويد و مي بينيد حتي يك دوست در زندگي خود نداريد.
والدين موفق هميشه علايقي دارند كه با والد بودن آن ها ارتباطي ندارد. بعضي از آنها مشاغلي دارند كه مشتاقانه آن را دوست دارند؛ چيزهايي و كارهايي را پيدا مي كنند كه با پرداختن به آن ها سلامت رواني شان تضمين مي شود.

ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 2 مهر 1391برچسب:, :: 10:14 :: توسط : سعید ماهیگیر

درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان روانشناسی کودکان دانشگاه سمنان و آدرس s.psychology90.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 13
بازدید دیروز : 7
بازدید هفته : 22
بازدید ماه : 56
بازدید کل : 49361
تعداد مطالب : 81
تعداد نظرات : 184
تعداد آنلاین : 1